Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک نشریه آلمانی در مطلبی بر لزوم بازنگری روابط اروپا با ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی و لزوم استقلال بیشتر این تشکل با توجه به تحولات کنونی و آینده پرداخت. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، نشریه "دی سایت" آلمان در مطلبی به قلم جف راتکه، رئیس مؤسسه آمریکایی-آلمانی در دانشگاه جان هاپکینز و یک دیپلمات سابق ایالات متحده و یکی از مقامات ناتو و ترزا لوتکفند، دستیار مدیر در برنامه دفاع پیشروی شورای آتلانتیک در واشنگتن دی سی و عضو غیر مقیم موسسه سیاست عمومی جهانی برلین نوشت: آلمان و متحدان اروپایی اش باید روابط سیاست امنیتی خود با ایالات متحده را دوباره تنظیم کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سپر محافظ آنها به طور فزاینده ای تحت فشار قرار گرفته است.

در ادامه این مطلب آمده است: چه کسی مسیر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا را در سال آینده تعیین خواهد کرد و این برای ناتو چه معنایی دارد؟ بسیاری از سیاستمداران در اروپا در مورد این مسئله نگران هستند. پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان در آیووا و نیوهمپشایر، احتمال نامزدی مجدد او به عنوان نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری بیشتر می شود. این را نیز پیشتازی واضح او در همه نظرسنجی ها در ایالت هایی که در هفته های آینده انتخابات مقدماتی خود را برگزار می کنند، نشان می دهد. علیرغم همه موانع قانونی، مدنی و حتی قانون اساسی، ترامپ احتمالاً دوباره برای ورود به کاخ سفید با جو بایدن از حزب دموکرات مبارزه خواهد کرد.

در ادامه این مطلب آمده است: البته هنوز خیلی زود است که با قطعیت احتمال انتخاب مجدد ترامپ را بپذیریم، اما احتمال بازگشت ترامپ به قدرت باید فوراً آلمان و شرکای اروپایی آن را به بازنگری در ساختار امنیتی فعلی اروپا وادار کند. در کمتر از یک سال، مهم‌ترین متحد اروپا می‌تواند بار دیگر توسط سیاستمداری که به شدت نسبت به ناتو و برخی کشورهای اروپایی، به‌ویژه آلمان ضدیت دارد، هدایت شود. ترامپ در آخرین دوره ریاست جمهوری خود، ظاهراً تنها به این دلیل از خروج از اتحاد نظامی ناتو خودداری کرد، زیرا مشاوران میانه رو به او توصیه کردند که این کار را نکنید. اگر او دوباره ریاست را از سر گیرد، می توان حدس زد که دیگر جایی برای چنین صداهایی در تیمش باقی نخواهد ماند.

در ادامه این مطلب آمده است: صرف نظر از نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر، کاهش عدم تعادل در امنیت فراآتلانتیک که سال ها وجود داشته به نفع آلمان و اروپا است. زمانی که ایالات متحده آمریکا بر ساختار امنیت جهانی تسلط داشت و می توانست بارهای نامتناسبی را تحمل کند، به پایان رسیده است. آنها دیگر قادر به حفظ همزمان فعالیت نظامی همه جانبه در اروپا، آسیا و خاورمیانه نیستند. جنگ در اوکراین و خاورمیانه، همراه با روند تهاجمی روسیه و جاه طلبی های فزاینده چین، توانایی های آمریکا را تحت فشار قرار داده است.

روسای کشورهای ناتو باید تقسیم بار را در داخل ائتلاف بر مبنای جدیدی قرار دهند. ضروری است که کشورهای عضو اروپایی وظایف و هزینه های بیشتری را بر عهده بگیرند. این ائتلاف در چند ماه آینده تصمیمات مهمی برای برنامه ریزی دفاعی اتخاذ خواهد کرد و به آن فرصتی می دهد تا نقش ها و دفاع فراآتلانتیکی را بازتعریف کند.

استراتژیست های آمریکایی به طور فزاینده ای نگران این مسئله هستند که نیروهای متعارف ایالات متحده که برای یک جنگ بزرگ با دشمنی قدرتمند مشابه طراحی شده اند، دیگر قادر به حفظ استراتژی بازدارندگی در اروپا و آسیا نباشند. برخی از کارشناسان، مقامات نظامی و سیاستمداران به این نتیجه می رسند که ایالات متحده باید دخالت خود در اروپا را کاهش دهد تا به طور کامل بر روی چالش در آسیا تمرکز کند.

اروپا در حال حاضر با این چالش مواجه است که مجبور است بدون ایالات متحده عمل کند. حداقل اروپایی‌ها در حال حاضر باید به طور موقت از اوکراین تنها با سلاح و مواد حمایت کنند، زیرا سیاست محاصره فعلی جمهوری‌خواهان در کنگره ایالات متحده مانع از بسته‌های حمایتی بیشتر برای شرکای ما در کی یف می‌شود. احتمال واقعی بازگشت ترامپ به کاخ سفید غیرقابل پیش بینی بودن سیاست ایالات متحده را بیشتر نشان می دهد. آمریکا در صورت انتخاب مجدد ترامپ مطمئناً از تهدید خروج از ناتو به عنوان اهرمی برای وادار کردن امتیازات نظامی، سیاسی یا اقتصادی متحدان اروپایی استفاده خواهد کرد. جمهوری خواهان مشهور مدت هاست که به طور فزاینده ای از ناتو انتقاد می کنند.

این نارضایتی ها به دلیل توزیع ناعادلانه هزینه ها و بارها است. پایان جنگ سرد منجر به کاهش بودجه دفاعی در غرب از سال 1990 شده است. در سال 2014، اعضای ناتو موافقت کردند که دو درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف نیروهای مسلح کنند. شاید در آن زمان این مناسب بوده باشد. اما از زمان جنگ گسترده روسیه علیه اوکراین، این دیگر کافی نیست. روسیه در حال سرمایه گذاری هنگفتی در ارتش خود است - تنها در سال آینده، تقریباً یک سوم بودجه دولتی این کشور صرف دفاع خواهد شد. این نباید هیچ شکی در مورد تهدید مداوم اروپا باقی بگذارد. بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان هفته گذشته نسبت به احتمال اینکه روسیه می تواند ظرف پنج تا هشت سال آینده به یک کشور ناتو حمله کند، هشدار داد.

آلمان اغلب کانون انتقاد ایالات متحده به دلیل سرمایه‌گذاری ناکافی برای دهه‌ها در نیروهای مسلحش بوده است - به‌ویژه دونالد ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود برلین را به شدت مورد سرزنش قرار داد. اکنون آلمان در تلاش است تا به هدف دو درصدی ناتو دست یابد.

در ادامه این مطلب آمده است: با این حال، وظیفه حیاتی آلمان و متحدان اروپایی آن نه تنها جمع آوری پول بیشتر برای دفاع، بلکه صرف این منابع مالی اضافی به گونه ای است که دولت ها بتوانند به پویایی های جدید امنیت بین المللی واکنش مناسب نشان دهند. زیرا سطح بالاتر هزینه ها در اروپا به تنهایی تضمین نمی کند که ایالات متحده می تواند و می خواهد به فعال بودن در منطقه هند و اقیانوس آرام و حفظ سپر حفاظتی بر روی اروپا ادامه دهد. چالش این است که موقعیت بازدارندگی و دفاعی اروپا در برابر روسیه را به گونه‌ای تقویت کنیم که اولاً حتی در صورت کاهش دخالت آمریکا نیز قابل اعتماد باشد و ثانیاً نگرانی‌های اساسی استراتژیست‌های آمریکایی را برطرف کند.

متحدان اروپایی می توانند نگرانی های ایالات متحده در مورد استفاده بیش از حد از توانایی های خود را با در نهایت تعهد معتبر برای پایان دادن به اتکای بیش از حد ناتو به برخی از قابلیت های کمیاب نظامی ایالات متحده کاهش دهند. در صورت بروز بحران در آسیا، پنتاگون به تجهیزات و تسلیحات نظامی مانند دفاع هوایی، سرکوب پدافند هوایی دشمن، سوخت‌گیری هوایی و همچنین جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی نیاز دارد که به اندازه کافی در این ائتلاف موجود نیست. اعضای اروپایی ناتو هنوز بیش از حد به ایالات متحده وابسته هستند.

این یک اصل از برنامه ریزی دفاعی ناتو است که هیچ یک از شرکای اتحاد نباید مسئول ارائه بیش از 50 درصد از یک قابلیت خاص باشد. با این حال، در واقعیت، ایالات متحده معمولاً سهم بسیار بیشتری از بار در ناتو را برای بسیاری از قابلیت‌ها به دوش می‌کشد. اما لازم نیست که اینطور باشد. زیرا اروپا قطعاً ظرفیت فن آوری و صنعتی برای ارائه بسیاری از این مهارت ها را دارد.

اکنون زمان اقدام اروپایی ها فرا رسیده است. در ماه های آینده، ناتو به اصطلاح حداقل نیازمندی های قابلیت خود را تعریف خواهد کرد. این گام مهم در برنامه‌ریزی دفاعی، حداقل سطح توانایی‌هایی را تعیین می‌کند که اتحاد باید برای اطمینان از توانایی خود برای برتری بر رقیب دارای سلاح هسته‌ای داشته باشد.

اروپایی ها باید بیشتر این بار را به دوش بکشند و باید این تعهد برنامه ریزی سیاسی و دفاعی را هم اکنون انجام دهند تا ظرف چند سال به نتایجی دست یابند. توافق بر سر یک برنامه بلندپروازانه در ماه‌های آینده، متحدان را برای سال‌ها متعهد می‌سازد و مبنایی برای تصمیم‌های تدارکات ملی و بودجه آینده خواهد بود.

دولت فدرال در برلین اکنون این فرصت را دارد که مذاکرات فراآتلانتیک را فعالانه و با در نظر گرفتن منافع امنیتی آلمان و اروپا شکل دهد، به‌جای اینکه احتمالاً ناشی از نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا باشد. این لحظه مناسبی برای برلین است تا به نقش سنتی یکپارچه بازگردد و جان تازه ای به تلاش های امنیتی در سراسر اروپا بدهد.

وکیل سابق ترامپ: قطعا ترامپ محکوم خواهد شدروی کار آمدن مجدد ترامپ چه عواقبی برای امنیت اروپا و ناتو خواهد داشت؟

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: اخبار آمریکا ناتو اخبار آمریکا ناتو متحدان اروپایی ریاست جمهوری ایالات متحده برنامه ریزی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۰۱۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد

فرارو- الیزابت اکانومی؛ رئیس بخش مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی آمریکا است. او مشاور ارشد وزیر بازرگانی چین در دولت بایدن و عضو ارشد در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بوده است.

به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ در حال حاضر جاه‌طلبی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین برای دوباره شکل بخشیدن به جهان غیر قابل انکار است. او می‌خواهد شبکه اتحاد‌های واشنگتن را منحل کرده و آن چه از آن تحت عنوان "ارزش‌های غربی" یاد می‌کند را از نهاد‌های بین المللی حذف نماید. او می‌خواهد دلار جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهانی را از دست بدهد. در نظم چند قطبی جدید مدنظر شی، نهاد‌ها و هنجار‌های جهانی تحت تاثیر مفاهیم چینی در مورد امنیت و توسعه اقتصادی مشترک، ارزش‌های چینی درباره حقوق سیاسی تعیین شده توسط دولت و فناوری چینی قرار خواهند گرفت. در آن شرایط چین دیگر نیازی به جنگ برای رهبری نخواهد داشت و در هدف تعیین شده شی، نقش محوری چین تضمین خواهد شد.

شی در سخنرانی دسامبر گذشته خود گفته بود: "چین یک کشور بزرگ با اعتماد به نفس، باز و فراگیر است که بزرگترین بستر همکاری‌های بین المللی را ایجاد نموده و راهنمای اصلاح نظام بین المللی بوده است". او مدعی شد که برداشت اش برای نظم جهانی "جامعه‌ای با آینده مشترک برای بشر" از "ابتکار عمل چینی" به "اجماع بین المللی" تبدیل شد و با اجرای چهار برنامه چینی تحقق می‌یابد: ابتکارعمل کمربند و جاده، ابتکارعمل توسعه جهانی، ابتکارعمل امنیت جهانی و ابتکارعمل جهانی تمدن.

در خارج از چین چنین سخنرانی‌های دلپذیری عموما به خصوص از جانب مقام‌های امریکایی نادیده گرفته می‌شوند. علت مشخص است: به نظر می‌رسد تعداد زیادی از برنامه‌های چین در حال شکست یا عقب نشینی هستند. بسیاری از همسایگان چین به واشنگتن نزدیک می‌شوند. هم چنین اقتصاد چین متلاطم است. علاوه بر آن سبک دیپلماسی گرگ جنگجو ممکن است شی را راضی کند، اما از این طریق چین تعداد دوستان اندکی در خارج از کشور به دست خواهد آورد.

پیشنهاد‌های چین به بسیاری از کشور‌هایی که از نظم کنونی ناامید هستند و به حاشیه رانده شده‌اند قدرت می‌بخشد. ابتکارعمل‌های چین توسط یک استراتژی عملیاتی جامع با منابع خوب و منضبط پشتیبانی می‌شوند. این موضوع باعث جلب حمایت کشور‌های غیر دموکراتیک از چین از طریق عضویت در سازمان‌های چند جانبه شده است. چین موفق شده خود را عامل تغییرات خوشایند نشان داده و در عین حال ایالات متحده را به عنوان مدافع وضعیت موجودی که کم‌تر کسی آن را دوست دارد نشان دهد.

دستور بازی پکن با یک چشم انداز کاملا تعریف شده از نظم جهانی دگرگون شده آغاز می‌شود. دولت چین خواهان سیستمی است که نه تنها بر اساس چند قطبی گرایی بلکه براساس حاکمیت مطلق ساخته شده باشد. امنیت از این دیدگاه ریشه در اجماع بین المللی و منشور سازمان ملل دارد. حقوق بشر تعیین شده توسط دولت بر اساس شرایط هر کشور خواهد بود و توسعه به عنوان "کلید اصلی" برای همه راه حل‌ها قلمداد می‌شود. در چنین ایده آلی از سوی چین جهان شاهد پایان سلطه دلار آمریکا خواهد بود. این دیدگاه به گفته پکن در تضاد کامل با سیستمی است که ایالات متحده از آن حمایت می‌کند.

پکن مدعی است که چشم انداز ترسمی آن کشور منافع اکثریت مردم جهان را پیش می‌برد. چشم انداز چین طوری طراحی شده است که تقریبا برای همه کشور‌ها قانع کننده باشد. کشور‌هایی که دموکراتیک نیستند انتخاب‌های شان تایید خواهد شد. کشور‌هایی که دموکراتیک هستند، اما در زمره قدرت‌های بزرگ نیستند صدای بیشتری در نظام بین الملل به دست خواهند آورد و سهم بیش تری از مزایای جهانی شدن خواهند داشت. حتی قدرت‌های اصلی دموکراتیک نیز می‌توانند به این موضوع فکر کنند که آیا سیستم فعلی برای مقابله با چالش‌های امروزی مناسب است یا آن که چین چیز بهتری برای ارائه دارد.

شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهاد‌های چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال می‌کنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.

برای بیش از دو دهه چین به "مفهوم امنیتی جدید" اشاره کرده است که هنجار‌هایی مانند امنیت مشترک، تنوع سیستم و چند قطبی گرایی را در بر می‌گیرد. در سالیان اخیر چین به این باور رسیده که توانایی پیشبرد چشم انداز خود را به دست اورده است. به همین منظور شی در اولین دهه زمامداری خود برنامه‌های جهانی‌ای را ارائه کرد از جمله ابتکارعمل کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، ابتکارعمل توسعه جهانی  در سال ۲۰۲۱ و ابتکارعمل جهانی امنیت در سال ۲۰۲۲ میلادی. هر یک از آن ابتکارعمل‌ها به نحوی در پیشبرد تحول نظام بین المللی و مرکزیت چین در آن نقش دارند. برنامه ابتکارعمل کمربند و جاده بستری برای پکن بود تا ضمن استفاده از ظرفیت مازاد صنعت ساخت و ساز چین به نیاز‌های زیرساختی اقتصاد‌های نوظهور و با درآمد متوسط رسیدگی کند.

ابتکارعمل توسعه جهانی به طور گسترده تری بر توسعه جهانی تمرکز دارد و چین را کاملا در جایگاه راننده قرار می‌دهد. چین در این راستا از طریق سازمان‌های همکاری مشترک از پروژه‌های در مقیاس کوچک حمایت می‌کند که به کاهش فقر، اتصال دیجیتال، تغییرات آب و هوا و سلامت و امنیت غذایی می‌پردازند. این اقدام اولویت پکن برای توسعه اقتصادی به عنوان مبنایی برای حقوق بشر را ارتقا می‌دهد. برای مثال، یک سند دولتی در مورد این برنامه کشور‌های دیگر را متهم می‌کند که "مسائل توسعه را با تاکید بر حقوق بشر و دموکراسی" به حاشیه رانده اند.

ابتکارعمل امنیت جهانی به عنوان سیستمی برای ارائه "خرد چینی و راه حل‌های چینی" برای ترویج "صلح و آرامش جهانی" قلمداد شده است. به گفته شی هدف از این ابتکارعمل آن است که از کشور‌هایی حمایت شود که ذهنیت جنگ سرد و یکجانبه گرایی را رد می‌کنند و معتقد به حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت بوده و از عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر حمایت می‌کنند. در پشت این لفاظی‌ها واقعیت آن است که چنین ابتکارعملی با هدف پایان دادن به سیستم‌های اتحاد ایالات متحده، ایجاد امنیت به عنوان پیش شرط توسعه و ارتقای حاکمیت مطلق و امنیت تفکیک ناپذیر طراحی شده است یا این تصور که امنیت یک کشور با هزینه دادن دیگر کشور‌ها تامین نشود. چین و روسیه از این مفهوم برای توجیه حمله روسیه به اوکراین استفاده کرده‌اند و استدلال می‌کنند که حمله مسکو به اوکراین برای متوقف کردن ناتو که در حال گسترش قلمرو به سوی روسیه بود امری ضروری بوده است.

با این وجود، استراتژی شی سال گذشته و با انتشار طرح تمدن جهانی در ماه مه ۲۰۲۳ تکمیل شد و این ایده را پیش می‌برد که کشور‌هایی با تمدن و سطوح توسعه متفاوت مدل‌های سیاسی و اقتصادی متفاوتی خواهند داشت.

این استراتژی مدعی است که دولت‌ها حقوق را تعیین می‌کنند و هیچ کشور یا مدلی وظیفه کنترل گفتمان حقوق بشر را ندارد. همان گونه که "کین گانگ" وزیر خارجه سابق چین گفت:"هیچ مدل واحدی برای حمایت از حقوق بشر وجود ندارد". بنابراین، از دیدگاه چینی یونان با سنت‌های فلسفی و فرهنگی و سطح توسعه خاص خود ممکن است تصور و عملکرد متفاوتی نسبت به چین نسبت به حقوق بشر داشته باشد، اما از دید زمامداران چین هر دو به یک اندازه معتبر هستند. رهبران چین سخت کار می‌کنند تا کشور‌ها و موسسات بین المللی را وادار به پذیرش چشم انداز جهانی خود کنند. استراتژی آنان چند سطحی است: انعقاد قرارداد‌های مهم با کشورها، ادغام ابتکارعمل‌ها یا اجزای آن‌ها در سازمان‌های چند جانبه و گنجاندن پیشنهادات آن‌ها در نهاد‌های حاکمیتی جهانی.

چین برخلاف ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در منابع دیپلماتیک لازم برای بازاریابی ابتکارعمل‌های خود انجام می‌دهد. آن کشور بیش از هر کشور دیگری سفارتخانه و دفاتر نمایندگی در سرتاسر جهان دارد و دیپلمات‌های چینی اغلب در کنفرانس‌ها سخنرانی می‌کنند و جریانی از مقالات را در مورد ابتکارعمل‌های مختلف چین در رسانه‌های خبری محلی منتشر می‌کنند.

این دستگاه دیپلماسی توسط شبکه‌های رسانه‌ای چینی به همان اندازه گسترده حمایت می‌شود. برای مثال، CGTN شبکه خبری بین المللی چین دو برابر شبکه خبری امریکایی "سی ان ان" دفاتر خارجی دارد و "شین هوا" سرویس خبری رسمی چین بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر جهان دارد.

کارشناسان آلمانی فاش ساختند که فناوری هواوی باعث مسدود شدن وب سایت‌ها در ۱۷ کشور جهان شده است. هرچه دولت‌ها هنجار‌ها و فناوری‌های چینی که آزادی‌های سیاسی و مدنی را سرکوب می‌کنند بیش‌تر بپذیرند پکن بیش‌تر می‌تواند حقوق بشر جهانی در نظام بین المللی کنونی را تضعیف کند.

علاوه بر این، شی نقش دستگاه امنیتی چین را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک افزایش داده است. ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در حال انجام مانور‌ها با تعداد فزاینده‌ای از کشور‌ها و ارائه آموزش به نظامیان در سراسر جهان است. برای مثال، سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ مقام نظامی ارشد را از تقریبا ۵۰ کشور آفریقایی و اتحادیه آفریقا برای شرکت در سومین مجمع صلح و امنیت چین و آفریقا به پکن دعوت کرد.

چین استراتژی خود را با صبور بودن و فرصت طلبی تقویت کرده است. پکن منابع انبوهی را برای ابتکارعمل‌های خود فراهم می‌کند و به دیگر کشور‌ها درباره تداوم حمایت بلند مدت خود اطمینان خاطر می‌دهد و مقام‌های چینی را قادر می‌سازد تا در صورت بروز فرصت‌ها به سرعت عمل کنند. برای مثال، پکن برای اولین بار نسخه‌ای از ابتکارعمل جاده ابریشم سلامت را در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، اما توجه کمی به آن جلب شد. با این وجود، در سال ۲۰۲۰ آن کشور از پاندمی کووید-۱۹ برای دمیدن جان تازه‌ای به آن پروژه استفاده کرد. شی نطق مهمی در مجمع جهانی بهداشت ایراد کرد و چین را به عنوان مرکزی برای منابع پزشکی معرفی کرد.

ابتکارعمل کمربند و جاده چشم انداز ژئواستراتژیک و اقتصادی را در بسیاری از مناطق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و به طور فزاینده‌ای در آمریکای لاتین تغییر داده است. برای مثال، هواوی ۷۰ درصد از تمام قطعات زیرساخت مخابراتی اینترنت نسل چهارم آفریقا را فراهم می‌کند.

بخشی از این که چرا تلاش‌های پکن در حال گسترش است به این موضوع ارتباط دارد که سیستم کنونی تحت رهبری ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان محبوبیت ندارد. آن کشور سابقه خوبی در مواجهه با چالش‌های جهانی مانند پاندمی ها، تغییرات آب و هوایی، بحران‌های بدهی یا کمبود مواد غذایی ندارد  که همگی به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد سیاره تاثیر می‌گذارند. بسیاری از کشور‌ها بر این باورند که سازمان ملل و نهاد‌های آن از جمله شورای امنیت توزیع قدرت در جهان را به اندازه کافی بازتاب نمی‌دهند. نظام بین الملل نیز توانایی حل مناقشات طولانی مدت یا جلوگیری از منازعات جدید را اثبات نکرده است و ایالات متحده به طور فزاینده‌ای خارج از نهاد‌ها و هنجار‌هایی که به ایجاد آن‌ها کمک کرد عمل می‌کند: اعمال تحریم‌های گسترده بدون تایید شورای امنیت، کمک به تضعیف نهاد‌های بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و در دوران دولت ترامپ خروج از توافق‌های جهانی.

سرانجام، چارچوب بندی دوره‌ای واشنگتن از نظام جهانی به عنوان سیستمی که بین خودکامه‌ها و دموکراسی‌ها تقسیم شده است بسیاری از کشور‌ها از جمله برخی از کشور‌های دموکراتیک را از خود بیگانه می‌کند.

حتی اگر چشم انداز چین به طور کامل محقق نشود آن کشور می‌تواند از این نارضایتی برای دستیابی به پیشرفت قابل توجهی در تحقیر مادی نظام بین المللی فعلی استفاده کند  مگر آن که جهان جایگزین معتبری داشته باشد.

بنابراین، ایالات متحده باید به شدت حرکت کند تا خود را به عنوان نیرویی برای تغییر سیستم معرفی نماید. . دورنمای امریکا باید با پیشبرد یک انقلاب اقتصادی و تکنولوژیکی آغاز شود که چشم انداز دیجیتال، انرژی، کشاورزی و سلامت جهان را به شیوه‌هایی فراگیر تغییر دهد و به رفاه جهانی مشترک کمک نماید. واشنگتن برخی از بلوک‌های سازنده این چشم انداز را از طریق شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و مشارکت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی به کار گرفته است. 

اقتصاد‌های نوظهور و کشور‌های غیر دموکراتیک از چشم انداز امریکا طرد شده اند. در نتیجه، واشنگتن باید ترتیبات منطقه‌ای مشابه آن چه را که با شرکای آسیایی و اروپایی خود ایجاد کرده برای آن کشور‌ها نیز در دستور کار قرار دهد. کشور‌های بیش تری باید وارد شبکه‌هایی شوند که واشنگتن ایجاد می‌کند تا زنجیره‌های تامین قوی تری ایجاد کند مانند آن چه که توسط قانون تراشه ایجاد شده است. هم چنین، برای کشور‌هایی مانند کامبوج و لائوس که از ترتیبات موجود مرتبط مانند چارچوب هند و اقیانوس آرام کنار گذاشته شده اند باید راهی به منظور عضویت در نظر گرفته شود. این کار باعث می‌شود ردپای توسعه امریکا گسترش یافته  و مسیر متفاوتی را در مقابل مسیر چین به دیگر کشور‌ها ارائه دهد.

هوش مصنوعی یک فرصت منحصر به فرد برای ایالات متحده ارائه می‌کند تا رویکردی جدید و فراگیرتر را نشان دهد. همان طور که کاربرد‌های کامل آن مورد توجه قرار می‌گیرد هوش مصنوعی به هنجار‌های بین المللی جدید و نهاد‌های بالقوه جدید نیاز دارد تا اثرات منفی آن را محدود کنند. ایالات متحده باید با کشور‌هایی غیر از متحدان و شرکای سنتی خود برای تدوین مقررات هوش مصنوعی وارد تعامل شود. این تلاش مستلزم آن است که واشنگتن به طور موثرتری از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایالات متحده استفاده کند همان طور که چین از شرکت‌های دولتی و بخش خصوصی خود برای پیشبرد ایتکارعمل هایش استفاده کرده است.

در نهایت، برای جلوگیری از اصطکاک غیر ضروری ایالات متحده باید به تثبیت روابط ایالات متحده و چین از طریق تعریف زمینه‌های جدید همکاری، گسترش تعامل جامعه مدنی، کاهش لفاظی‌های بی مورد خصمانه، مدیریت استراتژیک سیاست خود در قبال تایوان ادامه دهد.

چین درست می‌گوید: نظام بین المللی نیاز به اصلاح دارد".  با این وجود، پایه‌های این اصلاح به بهترین وجه در صراحت، شفافیت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری رسمی است که مشخصه‌های دموکراسی‌های مبتنی بر بازار در جهان است. نوآوری جهانی و خلاقیت لازم برای حل چالش‌های جهان در جوامع باز به بهترین وجه رشد می‌کند. شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی رسمی پایه و اساس رشد اقتصادی سالم و پایدار جهانی است و نظام کنونی اتحاد‌ها اگرچه برای تضمین صلح و امنیت جهانی ناکافی است، اما به مدت بیش از هفت دهه به جلوگیری از وقوع جنگ بین قدرت‌های بزرگ جهان کمک کرده است. چین هنوز نتوانسته اکثریت مردم کره زمین را متقاعد کند که نیات و توانایی هایش برای شکل دادن به قرن بیست و یکم مورد نیاز است.

دیگر خبرها

  • آپشن جدید خودروهای آمریکا
  • (تصاویر) A-۱۰ Thunderbolt II؛ «گراز» ترسناک نیروی هوایی آمریکا
  • استولتنبرگ: آمریکا و متحدان اروپایی فقط وعده کمک به اوکراین داده‌اند
  • اختلاف ها حل نشد اما واشنگتن و پکن مسیر گفت و گو را انتخاب کردند
  • نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
  • هاآرتص: اسرائیل دانشگاه‌های آمریکا را از دست داده است
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟
  • آمریکا "هواپیمای روز قیامت" جدید می‌سازد
  • آمریکا "هواپیمای روز قیامت" جدید می سازد